مادر همان پناهگاهیست که هرگز تمام نمی شود
مادر همان عشقیست که در قلب دنیا نهادینه شده و کم نمی شود
مادر یعنی امیدی که هرگز ناامید نمی شود
مادر یعنی دعای خیری که مدام در حال استجابت است
مادر یعنی لبخندی که همیشگیست
یقین دارم مادر از اسم خدا گرفته شده
اصلا مادر قسمت اعظمی از خداوند است که برای دل مخلوقات آفریده شده
برای اینکه به اسمش تکیه کنیم
به عشقش تکیه کنیم
به شانه اش تکیه کنیم
حتی وقتی نیست هم می شود به یادش تکیه کرد
مادر یعنی تکیه گاه
من حتی گاهی به خاطراتش تکیه می کنم
خاطره زمانی که در آغوشم می کشید
گاهی زمان متوقف می شود
خودم را در آغوشش تصور می کنم
و با عطرش سرمست می شود این دل از کف رفته ام
اگر قدر بودنش را ندانی
نبودش ویرانت می کند
اگر قدر بودنش را بدانی
وقتی نیست مدام هوای دلت را دارد
سرک می کشد به روزمرگی ات و پناهت می شود
دعای خیر مادر حرز حضرت مادر است
حفظت می کند
دعای خیرش را با التماس هم شده بدرقه زندگیت کن
حتی اگر شده، به پایش بوسه بزن تا از ته دل دعایت کند
 دورش مثل یک پروانه بچرخ و قربان صدقه اش برو تا از ته دل دعایت کند
مادر، عزیز دردانه خداست
اگر می خواهی قلب خداوند را تسخیر کنی
دل مادرت را به دست بیاور
روز مادر مبارک

نویسنده: آمنه نقدی پور

ثبت شد✅

______________________________
از لینک های زیر دیدن کنید:

وبلاگ آمنه نقدی پور

ترانه های آمنه نقدی پور

اینستاگرام آمنه نقدی پور

آمنه نقدی پور در آدینه بوک

نامه های آمنه نقدی پور به مادرش

شعرهای مذهبی آمنه نقدی پور

​​کتاب معراج خون در پرتال دانشگاه

طرفداران      و     هواداران  آمنه نقدی پور

دانلود کتاب های آمنه نقدی پور از کتابناک     و   کتاب سبز

بخوانید شعرهای آمنه نقدی پور  را در:   شعر نو   و   ایرافتا    و    شعر ناب     و   آکادمی ترانه  

 


برچسب‌ها: آمنه نقدی پور, آمنه نقدیپور, مادر, روز مادر
+ نوشته شده در  ۱۳۹۹/۱۲/۱۹  توسط  آمنه نقدی پور  | 

خاطرات کودکی ام مرا به یاد آغوش مادرم می اندازد
آغوشی که همیشه مأوای دلتنگی ام بود
آغوشی که آرامگاه اندوهم بود
کودکی من در یک کلمه خلاصه می شود
«مهر مادری»
کلمه ای که ختم تمام کلمات است
مهر مادری با روح و جان و وجودم سرشته شده
از همان کودکی شیفته اش شدم
و قلبم به قلب پرمهرش گره خورد
همان زمانی که آغوش پر مهر مادر را در بر گرفته بودم
و دستانش گیسوانم را می نواخت
و نگاهش در نگاهم گره خورد 
و با تبسمی روح نواز 
مرا «ثمره ی عشق بی پایانش» خطاب کرد
وقتی نفس های حیات بخشش را با نفسم یکی می کرد
با تک تک کلماتش قلب از کف رفته ام تسخیر عشقش میشد
می گفت: تو فرشته ی کوچک مادری
می گفت: تو عشق بی نظیر مادری
می گفت: تو که آمدی مفهوم زندگی را فهمیدم
می گفت: تنها شوق زندگی ام تویی
می گفت: با چشمان تو زندگی را می بینم
می گفت: دنیای قبل از تو ، جهنم بود
مادرم به من می گفت: تو که آمدی دنیای من را بهشت کردی
مادرم عاشقم بود، که عاشقش هستم
عاشقش بودم، که عاشقم بود
من با چشمان او میدیدم و او با چشمان من
فهمش برای افراد عامی سخت است
ولی آدم های عاشق ِ سینه سوخته، مفهوم عشق ما را خوب می فهمند
آدم هایی که در کنار مادرشان اشک ریخته اند
صورت مادرشان را لمس کرده اند
با لبخندش خندیده اند
به خاطرش سینه چاک کرده اند
به عشقش غیرت کرده اند
به اسمش قسم خورده اند
به یادش خدا را تجسم کرده اند
با سکوتش به چشمان صامتش خیره شده اند
و با کلمه به کلمه ای که از لبان ترش تراوش کرده زندگی کرده اند
که می داند و چه می داند که مادرم چگونه فرشته وار کودکی ام را ساخت؟
مادرم با هر ذکری که بر لب جاری می کرد
هزار فرشته را به استقبال کودکی ام می آورد
مادرم کودکی مرا در آغوش فرشتگان 
و در آغوش فرشته ای که خدایی بلد بود
پرورش داد
مادرم تنها فرشته ی زمینی بود که دیده ام و می شناسم
مادر جان، هزاران سپاس که کودکی ام را فرشته وار ساختی
مادر، تو با شکوه ترین خاطره ی زندگی منی
تمام چیزهای خوب دنیا مرا به یاد تو می اندازند
دخترت آمنه شبها به عشق دیدن چشمانت 
ستاره ها را می شمارد 
چشمان تو در ماه خلاصه شده 
و ستاره ها دور چشمانت می گردند

نویسنده: آمنه نقدی پور

ثبت شد✅

______________________________
از لینک های زیر دیدن کنید:

وبلاگ آمنه نقدی پور

ترانه های آمنه نقدی پور

اینستاگرام آمنه نقدی پور

آمنه نقدی پور در آدینه بوک

نامه های آمنه نقدی پور به مادرش

شعرهای مذهبی آمنه نقدی پور

​​کتاب معراج خون در پرتال دانشگاه

طرفداران      و     هواداران  آمنه نقدی پور

دانلود کتاب های آمنه نقدی پور از کتابناک     و   کتاب سبز

بخوانید شعرهای آمنه نقدی پور  را در:   شعر نو   و   ایرافتا    و    شعر ناب     و   آکادمی ترانه  

 


برچسب‌ها: آمنه نقدی پور, آمنه نقدیپور, مادر, روز مادر
+ نوشته شده در  ۱۳۹۹/۱۲/۱۸  توسط  آمنه نقدی پور  | 

تقدیم به مادری که نیست اما تا دنیا دنیاست مادر است
سکوتم را می شکنم
تا عشقت را از سینه ی مشوشم بیرون بریزم
مثل تو که شکستی تا عشقم را از بطن غصه هایت در دل دنیا تکثیر کنی
بگذار این بار قلب من آبستن عشق تو باشد
بگذار زار بزند دل وا مانده ام در نداشتنت
ندارمت اما دوست دارمت
نیستی ولی هستی ام از توست
این حزن انگیز ترین پارادوکس مادرانه است
شاعرت به تنها واژه ای که می رسد و دریا می شود مادر است
تصور کن اگر به مادر برسد چه می شود
تو معنای حقیقی عشقی
پس روز عشق مبارک

نویسنده: آمنه نقدی پور


برچسب‌ها: مادر, روز مادر, آمنه نقدی پور, متن ادبی
+ نوشته شده در  ۱۳۹۹/۱۱/۱۹  توسط  آمنه نقدی پور  |