در مرگمان ابلیس شادی کرد
در صورتیکه قهرمان بودیم
در چشمِ تنگِ آمریکای پست
با مرگ هم، خاری، گران بودیم
نَعشِ عزیزان، می کشید ایران
کِل میکشیدند نعشِ بدکاران
شادیِشان تنها زمانی بود
که خُرد میشد استخوان هامان
تابوتِ لاله، عزّتِ ما بود
چون عزتِ ما را هدف کردید
سنگین ترین تاوان در راه است
باید به عَصرِ سنگ برگردید
اشکی به چِشمِ شیرها آمد
کُشتید شیران را به نامَردی
با حیله و نیرنگ و جاسوسی
تابوتِ شیر از بیشه آوردی
آمریکای مُزدور و بی وُجدان
ما انتقامی سخت، می گیریم
چون قاسمِ شیرِ سلیمانی
در راهِ او سردار، میمیریم

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: قاسمانه, آمنه نقدی پور, حاج قاسم سلیمانی, مکتب حاج قاسم
+ نوشته شده در  ۱۴۰۱/۰۸/۰۸  توسط  آمنه نقدی پور  | 

اسرائیل سوخته

سردارِ من برخیز، ما در راهِ پیکاریم
در راهِ اسرائیلِ خونخواره، به خونخواهی
کِشتیِ نوحت را به راه انداخت قاآنی
رؤیا محقق میشود، دیگر چه میخواهی؟
با ناوِ جنگیمان، تِل آویو را هدف کردیم
تا که شود یک تلِ خاک و وادیِ واهی
پَهبادِ فِطرس و اَبابیل، رویِ بیتار است
تُخمِ یهودی، رَخت بربستند در آهی
ما وعده ی این انتقامِ سخت را دادیم
میثاقمان اینجاست، در حیفا، سحرگاهی
تخمِ بهایی را هدف کردیم، در حیفا و در غزه
با بالستیکِ حاج قاسم محو شد، این بقعه ی کاهی
ما عاملانِ قتلِ قاسم را ترور کردیم
بعدش درو کردیم اسرائیلِ سر راهی
آن بی پدرهایی که، دنبالِ پدر بودند
تا ما در آوردیم آنها را زِ گمراهی
گویا نیتانیاهو به عزرائیل زده طعنه
از جانِ ما بیچارگان، دیگر چه میخواهی؟

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: قاسمانه, آمنه نقدی پور, حاج قاسم سلیمانی, مرگ بر اسرائیل
+ نوشته شده در  ۱۴۰۱/۰۷/۰۷  توسط  آمنه نقدی پور  |