زنده تر می گردیم

ما را بکشید، زنده‌ تر می‌گردیم
بر ریشه‌ی سستتان، تَبَر می‌گردیم

گر در پس ِ پرده و به خلوت باشد

افشا بکنیم و پُر خَبر می‌گردیم

حذف ِ فیزیکی ما محال است دِگَر
زیرا که نرفته باز، بر می‌گردیم

در قامتِ باکری و گاهی چمران
هر چه بکشید، بیشتر می‌گردیم

اکنون همه قاسمیم و فخری زاده

در هیبت همّت، چه قَدَر گردیم

حقّا که شناخت حاج قاسم ما را
ما در دل میدان، چو سپر می‌گردیم

بابایی و دوران و حسینی هستیم
عبــّاس شویم، صد نفر می‌گردیم

ما ملّت ِ ویژه و شگفت انگیزیم
گر کشته شویم، زنده‌تر می‌گردیم

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب قاسمانه


برچسب‌ها: شهید باکری, شهید چمران, شهید عباس بابایی, شهید عباس دوران
+ نوشته شده در  ۱۴۰۲/۰۱/۲۰  توسط  آمنه نقدی پور  | 

بر خاک شهید جان فدا باید کرد
تکبیر به لب، خدا صدا باید کرد
هربار که دلتنگ خدا شد قلبت
بر نور شهید اقتدا باید کرد

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب یک جفت پای دار

با اشک سپیده دم وضو ساخت دلم

در دجله چشم او، خود انداخت دلم

من غرق نگاه یارم اما، آن یار

چون داغ شد و مدام بگداخت دلم

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب یک جفت پای دار

انگار که آسمان به تنگ آمده است

در کار جهان کمی درنگ آمده است

سجیل به فرق کافران می بارد

از آه شهید ذهاب سنگ آمده است

لبخند شهید معنی اش یعنی که

فرمان خدایمان قشنگ آمده است

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب یک جفت پای دار


برچسب‌ها: شهید مرتضی آوینی, شهدای مقاومت, شهید ابراهیم هادی, شهید ابراهیم همت
+ نوشته شده در  ۱۴۰۱/۰۲/۰۹  توسط  آمنه نقدی پور  |