صدای شیهه ی اسبان، شنیده می شود و

جهان به خونِ شهیدان کشیده می شود و


کَمَر شکست، جهان زیرِ این بلای بزرگ

تمامِ عرش و مَلَک، قد خمیده می شود و


ببین که کوفه شده قتلگاهِ پیر و جوان


صدای کودکِ زخمی شنیده می شود و


سکینه صِیحه کشان می دَوَد در آن میدان


عزای کودکِ عطشان پدیده می شود و


ببین که معرکه برپاست، چون علی اکبر


به تیغِ فتنه ی دشمن کشیده می شود و


و عمّه ضَجّه کُنان، خاک می کُنَد بر سر


گُلِ عزیزِ حسین است، چیده می شود و


حسین، بی سر و مجروح و ردّ ِ سیصد زخم


به روی پیکرِ زخمیش دیده می شود و


حجاز و شام دل آزرده، کربلا غمگین


و رنگِ عَرش و مَلَک هم، پریده می شود و


نشسته کشورِ لاهوت، در سیاهیِ محض


به زیرِ غم، تنِ دنیا خمیده می شود و


فدای زجرِ حسین و فدای صبرِ حسین


خمیده کُلّ جهان در کنار قبرِ حسین

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون


برچسب‌ها: امام حسین, شعر در مورد محرم, شعر مذهبی, شعر در مورد عاشورا
+ نوشته شده در  ۱۳۹۷/۰۷/۲۵  توسط  آمنه نقدی پور  | 

وقتی قلم چرخید دیدم واژه اینجاست
قلبِ تمامِ واژه های تازه اینجاست
یک واژه ی پر رنگ در این خانه گُل کرد
دیدم تمامِ حرمت کاشانه اینجاست
فصل گُل وگُلواژه های شعر در اوست
صدها سبد گُل، نَه گُل وگُلخانه اینجاست
یک واژه بعد از سالها چشم انتظاری
گُل کرد در این دل که جاویدانه اینجاست
اینجاست زیبای همیشه، شاهِ دلها
آری حسین آن لؤلؤِ دُردانه اینجاست

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون


برچسب‌ها: امام حسين, شعر مذهبی, شعر در مورد محرم, شعر در مورد عاشورا
+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۰۳/۰۶  توسط  آمنه نقدی پور  | 

وقتی که رنگِ واژه ها گُلگون شد آمد
وقتی که قلب ِعاشقان دِلخون شد آمد
آمد، ولی این آمدن پایانِ ما شد
پایانِ تلخی در کتابم چون شد آمد
فصلی گذشت و مانده ایم و عالمی اشک
اشکی که با بغضش شبیهِ خون شد آمد
اینجا محرّم رنگ ِصدها واژه درد است
با روح و جانِ واژه ها مفتون شد آمد
امسال هم مثلِ همیشه، مثلِ هر سال
آمد جنون آمیز، نَه مجنون شد آمد
کَندیم موهای پریشان، دانه دانه
تاریخ از تکرارِ غم، دلخون شد آمد

شاعر: آمنه نقدی پور

از کتاب معراج خون


برچسب‌ها: شعر مذهبی, شعر در مورد عاشورا, شعر در مورد محرم, امام حسین
+ نوشته شده در  ۱۳۹۴/۰۲/۰۹  توسط  آمنه نقدی پور  |